حکایت آن اژدها ، حکایت فراموشی حقایق بزرگ ،افراد بزرگ و پدیده های بزرگ :
داشتم در گلستان کتاب های شخصی ام نفسی تازه می کردم که نگاهم روی کتاب «حکایت آن اژدها» گره خورد. از این کتاب خاطره خوشی در ذهن دارم، بیشتر به خاطر داستان کوتاهی که جناب آقای نادر ابراهیمی نام آن را بر روی کتاب خود گذارده اند. برای چندمین بار داستان را باشوق فراوان خواندم و مثل همیشه پس از خواندن داستان، حسی مرکب از لذت و اندوه را تجربه کردم. لذت به خاطر خوراک فکری حکیمانه ای که از قلم جناب آقای ابراهیمی تناول کردم و اندوه بخاطر روزمرگی ای که گریبان بسیاری از مردم را می گرفته، می گیرد و خواهد گرفت و بخاطر آن انسان های بزرگ ، پدیده های بزرگ و حقایق بزرگ را به فراموشی می سپارند. شاید مردم مقصر نباشند چراکه خاصیت گذر زمان این است که غبار فراموشی بر پدیده ها می نشاند و البته از آگاهان توقع هست که با تکرار حقایق و واقعیات ، گرد غربت از روی آنها بزدایند.
دانلود کتاب و خواندن آن را به شما بزرگواران پیشنهاد می کنم و البته نگاه های خود در مورد این کتاب را در بخش یادداشت ها تقدیم خواهم کرد:
بخشی کوتاه از نگاه هایم نسبت به مطالب مختلف این داستان:
ص ۱۱۷: « من محتاج نواحی پرجمعیتم » : نخبگان و بزرگان، هرچه بیشتر دیده شوند برای مردم زمان خود مفیدتر خواهند بود و دلشادتر خواهند شد.
ص ۱۱۸: « صبر داشته باشید آقا! هر اقدام زمان معینی دارد » : بزرگان و آگاهان ، زمانه شناسان خوبی هستند و سعی شان بر این است که هر کاری را در زمان مناسب خود انجام دهند.
ص ۱۲۰: « عمق دشوار است و دلپذیر » : نگاه عمیق به اشیاء ، اشخاص و پدیده ها انسان را با دشواری های خاصی درگیر می کند ولی در عمیق اندیشیدن و عمیق دیدن لذتی است که در هیچ چیز نیست.
لینک دانلاود کتاب :
برای دریافت کتاب اینجا کلیک کنید.
منبع دریافت کتاب : www.parsbook.com
لینک دریافت کتاب از سایت منبع : اینجا کلیک کند.
لینک های مرتبط: