بهشت دانایی
مقتضیات زمان و شناخت آن از نظر شهید مطهری:
در زمانه شناسی، شناختن مقتضیات زمان بسیار اهمیت پیدا می کند. ازاینرو به مرور زمان، بخش هایی از کتاب اسلام و مقتضیات زمان شهید مطهری را ارائه خواهم کرد:
مجموعهآثاراستادشهيدمطهرى، جلد۲۱، اسلام و مقتضيات زمان :
ص۲۱ و ۲۲:
براى يك كشتى كه می خواهد اقيانوسها را طى كند و از قارهاى به قاره ديگر برود، وجود قطب نما براى جهت يابى و هم لنگر محكم براى محفوظ ماندن و غرق نشدن و زير پا گذاشتن جزر و مدها ضرورى است، همچنان كه شناخت وضع و موقعيت جغرافيايى دريا در هر لحظه امرى حتمى است.
ما بايد از طرفى اسلام را به عنوان يك راهنماى سفر و يك لنگر محكم و نگهدارنده از غرق شدن در جزر و مدها، و هم شرايط خاص زمان را به عنوان مناطق و منازل بين راه كه بايد مرتباً به آنها رسيد و گذشت كاملًا بشناسيم تا بتوانيم در اقيانوس متلاطم زندگى به سرمنزل مقصود برسيم.
ص ۲۴:
از آغاز طلوع اسلام تا قرن هفتم و هشتم كه تمدن اسلامى در حال توسعه بود و هر روز مسائل جديد خلق مى كرد، فقه اسلامى بدون استمداد از هيچ منبع ديگر وظيفه خطير خويش را انجام داده است.
در قرون اخير بى توجهى مسئولين امور اسلامى از يك طرف و دهشت زدگى در مقابل غرب از طرف ديگر، موجب شد كه اين توهّم پيش آيد كه قوانين اسلامى براى عصر جديد نارساست.
توضیح:
می دانیم که دنیا مقصد نیست و ما در این دنیا مسافری بیش نیستیم. در هر سفر، بخصوص سفرهایی که نمی دانیم چه مشکلات و موانع و سختی هایی پیش روی ماست نیازمند راهنما و راه بلد هستیم. چرا دین اسلام راهنمای ماست مگر عقل نمی تواند راهنمای ما باشد؟ پاسخ این است که تعالیم دین اسلام از سوی همان خدایی که انسانها را خلق کرده برای ما تدوین و تنظیم شده است. همین دین است که عقل را تایید می کند اما عقل در کلیات می تواند ما را راهنمایی کند و در جزئیات حرفی برای هدایت انسان ها ندارد.
جزر و مدها و طوفان ها همان مشکلات کوچک و بزرگ زندگی انسان ها هستند اسلام برای چگونه عبور کردن از این موانع راهکار دارد.
تعبیر «طلوع» برای اسلام، تعبیر زیبایی است. اسلام همچون خورشیدی درخشان در عرصه حیات اجتماعی طلوع کرد و همچنان از نور و گرمای آن انسان های زیادی بهره می برند.
در سخنان شهید مطهری این مطلب به وضوح نمایان است که «نارسا بودن قوانین اسلامی برای عصر جدید» توهمی بیش نیست.
متاسفانه یکی از اهداف و نتایج تبلیغ ناکارآمدی نظام اسلامی، خارج ساختن آن از زندگی مردم و محروم ساختن آنها از خوشبختی واقعی است.
