عاشورا ، نهضتی سرشار از عبرت ها
روز تاسوعای حسینی به این فکر بودم که برای شناخت بهتر نهضت امام حسین علیه السلام و آگاهی به زوایایی که کمتر مورد توجه عموم است کتابی را مطالعه کنم و مطالبی کاربردی درمورد بخش هایی از آن ارائه کنم. می دانستم عاشورا و نهضت حسینی مملو از نکات کاربردی برای مسلمانان و شیعیان است. اما چه کتابی می تواند مرا در این قصد یاری کند؟ یادم آمد که برخی از بخش های کتاب ترجمه وقعه الطف را پیش از این مطالعه کرده ام و نکات جالبی را می توان از آن برداشت کرد لذا به مرور بخش هایی از کتاب را که حاوی نکات کاربردی است به مرور تقدیم می کنم.
نام کامل کتاب ، « نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا ( ترجمه کتاب « وقعة الطف » از ابى مخنف ) کهن ترین روایت از واقعه کربلا » است.
ملاحظه: متون آبی رنگ ، نکات کاربردی هستند که از بهشت دانایی است و جزء کتاب نیست.
ص ۲۱ :
وصيت معاويه :
هنگامى كه معاويه به مرضى كه موجب مرگش گرديد مبتلا شد، پسرش يزيد را خواسته ، به او گفت:
پسرم؛ من رنج و محنت سفر و به اينجا و آنجا رفتن [براى بيعت گرفتن از مردم] را از تو كم كردهام [كنايه از اينكه خودم به شهرهاى مختلف رفتهام و از مردم برايت بيعت گرفتهام] و كارها را برايت آماده و مهيا ساختهام، دشمنانت را سركوب كرده، گردنكشان عرب را در برابرت خاضع نمودهام، وحدت و يكپارچگى را برايت فراهم ساختهام. بر سر خلافتى كه برايت برپا شده از كسى باكى ندارم جز چهار نفر از قريش: حسين بن على و عبد الله بن عمر و عبد الله بن زبير و عبد الرحمن بن أبى بكر، أمّا عبد الله بن عمر، كسى است كه بشدت در عبادت فرو رفته [عبادت او را به سختى انداخته است] اگر ببيند غير از او كسى باقى نمانده [كه بيعت نكرده باشد] با تو بيعت خواهد كرد.
أمّا حسين بن على: كه أهل عراق در كميناند تا او را به قيام دعوت كنند، اگر عليه تو قيام كرد و تو بر او چيره شدى از او در گذر، زيرا از خانواده مهمى است و حق عظيمى بر مردم دارد.
أمّا [عبد الرحمن] ابن أبى بكر: كسى است كه اگر ببيند همراهانش عملى انجام دادهاند او هم همانند آنان عمل مىكند، هنرى بيش از زنبارگى و خوشگذرانى ندارد
ص ۲۲ :
ولى كسى كه خود را به زمين چسبانده و چون شير به سويت خيز گرفته، و مثل روباه در كمين است تا تو را بفريبد و اگر فرصتى به دست آورد به سويت حمله مىكند عبد الله بن زبير است، اگر با تو چنين كرد او را قطعه قطعه كن .
نکته ها :
۱ – حکومت معاویه و یزید که حکومت برحقی نبود نیز، برای بقای خود نیازمند دو چیز بود :
الف : وحدت و يكپارچگى و همسویی و اطاعت مردم و بزرگان از حاکم .
ب : دشمن شناسی و شناخت نقاط قوت و ضعف مخالفان حکومت و برخورد با مخالفان ، متناسب با شخصیت و نفوذ هریک .
معاویه محور اول ( وحدت و یکپارچگی و اطاعت مردم و بزرگان ) را برای بقای حکومت یزید فراهم نمود و زحمت یزید برای شناخت دشمنان حکومتش را نیز کم کرد ولی برخورد با مخالفان ، متناسب با شخصیت و نفوذ هریک ، در گروی تصمیم یزید بود. چون معاویه دیگر زنده نبود تا این کار را هم برای او انجام دهد.
دو عاملی که نام بردیم برای بقای هر حکومتی لازم است. چه آن حکومت برحق باشد و چه نباشد.
۲ – اطلاعات معاویه از وضعیت عراق و شناخت او نسبت به مردم عراق در حدی بود که قیام امام را قابل وقوع
می دانست و برای آن تدبیری اندیشیده بود. و می دانست که اگر امام در قیام خود از نظر نظامی ، شکست هم بخورد نباید با او برخورد خشونت آمیز کرد. و این تصمیم نه از سر خیرخواهی و ارادت به امام حسین علیه السلام، که برای بقای حکومتی بود که بر تزویر و ریاکاری بنا شده بود.
اینکه معاویه در مورد امام می گوید: « از خانواده مهمى است و حق عظيمى بر مردم دارد » برای این نیست که یزید احترام بزرگی و شخصیت خانوادگی امام را نگاه دارد و حق عظیم امام را رعایت کند ، بلکه امام با این جایگاه خانوادگی و شخصیت ، اگر مورد ظلم واقع گردد موجب ایجاد حرکت های اجتماعی خواهد شد و پایه های حکومت ظالمانه یزید را متزلزل خواهد ساخت. البته این چنین هم شد و نهضت عاشورا ماهیت واقعی یزید را برای جهان اسلام افشا کرد.
۳- نکته ای ظریف وجود دارد که لازم است ما به عنوان شیعه اهل بیت علیهم السلام به آن توجه داشته باشیم. در توصیه معاویه به پسرش یزید، امام حسین علیه السلام در کنار سه نفر دیگر قرار داده شده است و مزیتی که برای امام آورده شده این است که از خانواده مهمی است و حق عظیمی بر مردم دارد. اما معاویه امام علی ، امام حسن و امام حسین علیهم السلام را به خوبی می شناخت و شجاعت، کیاست، تعبد ، قدرت معنوی و تسلط آن بزرگواران به قرآن و علوم اسلامی را دیده بود و بیشترین احساس خطر را از این ناحیه داشت و می دانست با افرادی که چنین توانمندی هایی دارند نمی توان به شیوه سخت و مستقیم مقابله کرد. می دانست که خانواده امام حسین به خانواده وحی معروف است. اما چرا مورخان به این نکته اشاره نکرده اند؟!! برای اینکه از سوی دستگاه اموی به گونه ای برنامه ریزی شده بود که این خصوصیت اهل بیت علیهم السلام نه تنها برجسته نشود بلکه به فراموشی سپرده شود تا بهتر بتوانند مردم را علیه خط اسلام اصیل و ناب مدیریت کنند. اما واقعه عاشورا بسیار بزرگتر از این بود که بتوانند آن را مخفی کنند.